ثانیا، بنا بر این بوده است که جهیزیه کمک والدین به زوج جوان باشد تا بتوانند حداقلهای اساسی زندگی را تامین کنند. اما متاسفانه آنچه در عرف ما جا افتاده، این است که جهیزیه هم بار عظیمی بر دوش خانواده است و هم با زیادهروی در تامین ریزترین موارد، فرصتی برای زوج جوان باقی نمیماند که در کنار یکدیگر و با تلاش همدیگر بخشی از لوازم منزلشان را خودشان به تدریج تهیه کنند.در واقع داستان سوسیس درباره جهیزیه این گونه است که خانواده عروس تصور میکنند باید حتی پیاز و سیبزمینی منزل عروس را هم تامین کرده باشند. عدم توجه به فلسفه جهیزیه مبنی بر تامین لوازم «ضروری» باعث این افراط در تهیه جهیزیه شده است. بدتر آنکه نتیجه طبیعی این تندروی پیامدهایی چون چشم و همچشمی و حسادت و مصرفگرایی هم خواهد بود. چرا که باز هم سنت «جهیزیه بران» (جهازبرون) که برای اعلان عمومی ازدواج زوج جوان و تشویق مجردان به ازدواج بوده است، تبدیل به مراسمی شده تا خانمها در منزل عروس جمع شوند و داخل کابینتها و یخچال و گاز و همه جا را وارسی کنند! همینطور بوده است که پیاز و سیب زمینی و سس و چاقو پاپیون به سر و کادوپیچ شده در جای خود میلمند!